مالک رحمتی قائم مقام مدیرعامل سازمان اقتصادی کوثر در گفتگوی اختصاصی با یکی از رسانه ها گفت: انقلاب کبیر اسلامی ایران در حالی چهلمین سالگرد پیروزی خود را پشت سر گذاشت و قدم به دههی پنجم حیات خود نهاد که اگرچه دشمنان مستکبرش گمانهای باطلی در سر داشتند، اما دوستانش در سراسر جهان، امیدوارانه آن را در گذر از چالشها و به دست آوردن پیشرفتهای خیرهکننده، همواره سربلند دیدهاند.
در چنین نقطهی عطفی، رهبر حکیم انقلاب اسلامی با صدور «بیانیهی گام دوم انقلاب» و برای ادامهی این راه روشن، به تبیین دستاوردهای شگرف چهار دههی گذشته پرداخته و توصیههایی اساسی بهمنظور «جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ» ارائه فرمودهاند، بیانیهی «گام دوم انقلاب» تجدید مطلعی است خطاب به ملت ایران و بهویژه جوانان که بهمثابه منشوری برای «دومین مرحلهی خودسازی، جامعهپردازی و تمدنسازی» خواهد بود و «فصل جدید زندگی جمهوری اسلامی» را رقم خواهد زد؛ این گام دوم، انقلاب را «به آرمان بزرگش که ایجاد تمدن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی(ارواحنا له الفداه) هست» نزدیک خواهد کرد.
بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، دستورالعملی علمی و عملی برای دستیابی به اهدافی روشن در زمینه متعدد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است که بند به بند آن چراغ راهی برای حرکت سریعتر و مطمئنتر پیشروی جوانان که مخاطبان اصلیاند، قرار داده است، در این بیانیه نکات بسیار مهمی، ازجمله مدیریت جهادی در بخشهای اقتصادی و استفاده از جوانان با ویژگیهایی نظیر مؤمن، انقلابی، دانا و کاردان مورد اشاره قرار گرفته است؛ به واقع، امام خامنهای اشاره دارند که زمام ادارهی بخشهای گوناگون کشور به جوانانی سپرده شود که ویژگیهای مورد اشاره در آنان متبلور باشد.
جوانان عزیز در سراسر کشور بدانند که همهی راهحلها در داخل کشور است. اینکه کسی گمان کند که مشکلات اقتصادی صرفا ناشی از تحریم است و علت تحریم هم مقاومت ضداستکباری و تسلیم نشدن در برابر دشمن است، پس راه حل، زانو زدن در برابر دشمن و بوسه زدن بر پنجه گرگ است، خطایی نابخشودنی است.
مدیریت جهادی؛ بهترین استفاده از امکانات موجود در کمترین زمان و با بیشترین بهرهوری
در منظومه فکری مقام معظم رهبری، نقشه راه حرکتی انقلاب اسلامی از پنج مرحله گذر میکند. مرحله اول انقلاب اسلامی؛ مرحله دوم نظام اسلامی؛ مرحله سوم دولت اسلامی؛ مرحله چهارم، جامعه و یا کشور اسلامی و مرحلة نهایی نیز تحقق امت اسلامی و تمدن بزرگ اسلامی - ایرانی است. بنابراین، در چهل سال گذشته که سالهای پرفراز و نشیبی را نیز سپری کردهایم، گام اول به مقصد رسید و انقلاب به چهل سالگی و بلوغ کامل نائل آمد. بنابراین گام دوم و دستورالعمل ابلاغی مقام معظم رهبری (مد ظله العالی)، برنامهای است برای جبران و تکمیل برخی نواقص موجود در اهداف قبلی، ازجمله دولت و جامعه اسلامی.
همچنین این دستورالعمل، راهکاری است برای عینیتبخشی به تمدن بزرگ اسلامی – ایرانی که امروزه دنیا از ایران به عنوان یک نظام اسلامی انتظار دارد الگوی عملی برای سایر کشورهای منطقه و دنیا باشد. کشورهایی که قرار است با بیداری اسلامی از زیر یوق استکبار جهانی خارج شده و برای رسیدن به توسعه متوازن و غلبه بر شیطنت و دشمنی همیشگی نظام سلطه، نیازمند یک برنامه جامع هستند. مقام معظم رهبری (مدظله العالی) نیز در فرمان گام دوم به این مسائل پرداخته است. به عبارتی، در این فرمان، راهکارهای مقاومت و ایستادگی در مقابل زورگویان و باجخواهان مرحله به مرحله بیان شده و نسخه نجات لازم برای حرکت در مسیر رشد و پویایی و بالندگی ارائه شده است. عواملی در گام اول عامل موفقیت و پیروزی ما بوده که در گام دوم هم به جد نیازمند حفظ و تقویت آنها میباشیم و در اینجا به برخی از آنها به اختصار اشاره میکنیم.
وقتی شما میخواهید انقلاب اسلامی را تحلیل کنید و علل و عوامل پیروزی انقلاب را احصا کنید، به چند مؤلفه میرسید. اولین عامل پیروزی انقلاب، امامت حضرت امام خمینی (قدس سره) بود. یعنی هر انقلابی یا هر حرکتی که امام نداشته باشد، هادی و رهبر نداشته باشد، مدیر نداشته باشد، طبیعتاً محکوم به فناست و آن امام هرچقدر جامعتر و کاملتر، این حرکت ماندگارتر.
نکته بعدی بعد از وجود رهبری میرسد به نیرویی که از این رهبری تبعیت میکند. خب میرسیم به مردم انقلابی و انقلابیونی که آنموقع از فرمایشات رهبر عزیز و فرزانه تبعیت کردند و شروع کردند به انقلاب، یعنی سربازان این رهبر. نکته سوم اینکه محور رابطه سرباز با امام چیست؟ محتوا چیست؟ محتوا اسلام است. یعنی حضرت امام(قدس سره)دارد میگوید ایهاالناس! اسلام در خطر است و ایران باید براساس قوانین و مقررات اسلامی مدیریت شود و استکبار جهانی دارد ما را استثمار میکند. بهپا خیزید! و بهپا هم میخیزند. رهبری جامع، محتوایی اثربرخش و کارآمد و تبعیتکنندگان و رهروانی مخلص و مقاوم. ضلع چهارم چیست؟ سبک این انقلاب است. سبک این انقلاب، سبک مدیریت جهادی است. یعنی هر حرکتی در این مسیر برای خداست. در مدیریت جهادی، در کمترین زمان ممکن و با حداقل امکانات، بزرگترین و اثربخشترین کارها انجام میپذیرد. در مدیریت جهادی، مقاومت و ایستادگی با رویکرد مخلصانه برای رسیدن به اهداف الهی جزء لاینفک مدیریت است.
مشخصههای مدیریت جهادی در تراز انقلاب اسلامی
مدیریت جهادی یعنی با کمترین امکانات، بیشترین بهرهوری را در حداقل زمان بهوجود آوردن. یعنی کسی اگر بتواند این کار را انجام دهد، به نظر بنده مدیریت جهادی انجام داده است. در انقلاب میبینیم که یک جوان یا نوجوان ۱۷ یا ۱۸ ساله یک سیستم عریض و طویلی مثل ساواک را به بازی میگیرد. یک جوان ۲۲ ساله یک شهر را میچرخاند، همه سیستم امنیتی، نظامی، ساواک، ژاندارمری و همه اینها را میچرخاند. این سبک، انقلاب به روش مدیریت جهادی است. در مقابل، برخی انقلابها نیز وجود دارند که وابسته به امکانات مادی هستند. وقتی میخواهند انقلاب کنند، اول دنبال امکانات مادی و دفتر و میز و صندلی و منابع مالی هستند. این هم یک نوع انقلاب است دیگر. ما به آن میگوئیم انقلاب مخملی! این هم سبکی است برای خودش.
پس آنچه که در گام اول موجب شد انقلاب اسلامی با قاطعیت سلطنت ۲۵۰۰ ساله را زمین بزند، استکبار جهانی را زمین بزند، آمریکا، انگلیس و اسرائیل را یکجا زمین بزند و برخلاف همه پیشبینیها به پیروزی برسد، نحوه مهندسی این چهار مؤلفه بود که حضرت امام(قدس سره) این سبک را، این محتوا و این سربازان را تربیت کرد و این گام اول را به زیبایی و ظرافت برداشت و این انقلاب به نتیجه رسید. حقیقتاً انقلاب اسلامی معجزه الهی بود که چهل سال با عزت و اقتدار به مسیر خود ادامه داده و قلههای علم و پیشرفت را سنگر به سنگر فتح میکند.
از مؤلفههای مدیریت جهادی، ایمان حقیقی و واقعی به الله تبارک و تعالی و وعدههای الهی همانند إن تنصرالله ینصرکم است. چون که این ایمان را داشتند، دیگر کاری به نتیجه نداشتند. میرفتند انقلاب را آغاز میکردند و خدا هم برکت میداد و به نتیجه میرسید. با این مؤلفهها گام اول برداشته شد.
بعد از برداشتن گام اول و به ثمر رسیدن انقلاب، فیالفور جنگ تحمیلی اتفاق میافتد. همین چهار مؤلفه در جنگ تحمیلی نیز نتیجه داد. یعنی در جنگ اگر مدیریت جهادی را حذف کنید چیز دیگری نمیماند. یعنی این فرمانبری از رهبری، ایثارگری سربازان، ایمان به وعدههای اسلام و استفاده از ابزاری به نام مدیریت جهادی است. با دست خالی میرود جنگ میکند و پیروز میشود. شما میدانید آنموقع ما نه موشک داشتیم، نه تانک. اخبار و آمار و اطلاعاتی که ما داریم، تقابل ما با بیش از ۷۰ کشور بود که مستقیم و غیرمستقیم از صدام حمایت میکردند. این اتفاقی بود که افتاد و نتیجه را همگان دیدند.
در مورد بیانیه گام دوم باید عرض کنم که همه نهادها مانند قوه قضاییه، مجلس شورای اسلامی، دولت و حتی خود جوانان رسالتها و وظایفی دارند. همگی باید به وظایف خود عمل کنند. آنچه که مهم است، عینیتبخشی به این دستورالعمل اجرایی است که توسط رهبر فرزانه انقلاب اسلامی صادر شده است. لذا باید به تفکیک به هرکدام از اینها پرداخت. وظایف دولت، مجلس، قوه قضائیه را به صورت شاخصهای کمی و کیفی مشخص کرد و در یک بازه زمانی مشخص به مردم گزارش داد که برای عینیتبخشی به این دستورالعمل اجرایی چه کارها کرد.
ببینید، در گام اول، مهمترین رکن به عنوان نسخه نجاتبخش این انقلاب در همه عرصهها چه بوده است؟ عامل اصلی، وجود نعمت الهی رهبری و ولایت فقیه بوده. همان جمله معروف حضرت امام (قدس سره) که میفرماید «اگر میخواهید مملکت آسیب نبیند، پشتیبان ولایت فقیه باشید.» شاهبیت گام دوم است که ملت و امت و دولت، باید تبعیت عملی از ولایت فقیه داشته باشند که یک نعمت عظماء است.
نکته دوم تبعیت، عملی نمودن و داشتن رهروان واقعی و حقیقی است. ما هرکجا که با مدیریت جهادی جلو رفتیم، پیروز شدیم. در انقلاب و جنگ تحمیلی هم به همین صورت عمل کردیم. جوانان انقلابی عامل رشد نظام بوده و خواهند بود. میانگین سنی دولتهای دوازدهگانه را ببینید. همواره رو به افزایش بوده است. یکی از لازمههای پویایی و چابکی دولتها جوان گرایی است. بنابراین لازمه استمرار رشد هر نظام سیاسی، توجه جدی به جانشینپروری است که افزایش سن کابینه دولتهای گذشته، نشانگر این است که در این مقوله کمکاری کردهایم.
سال
|
دولت
|
میانگین سنی
|
۱۳۵۸
|
اول
|
۴۰
|
۱۳۶۰
|
دوم
|
۴۰
|
۱۳۶۰
|
سوم
|
۳۹
|
۱۳۶۴
|
چهارم
|
۳۹
|
۱۳۶۸
|
پنجم
|
۴۱
|
۱۳۷۲
|
ششم
|
۴۴
|
۱۳۷۶
|
هفتم
|
۴۵
|
۱۳۸۰
|
هشتم
|
۴۷
|
۱۳۸۴
|
نهم
|
۴۹
|
۱۳۸۸
|
دهم
|
۵۰
|
۱۳۹۲
|
یازدهم
|
۵۷
|
۱۳۹۶
|
دوازدهم
|
۵۸
|
آنچه که باید عرض کنم، این است که بعد از صدور این فرمان تاریخی توسط مقام معظم رهبری (مدظله العالی)، جوانان خودشان باید حرکت را آغاز کنند. بحث مدنظر بنده هم این است که جوانان وظیفه خود را در این راه درک کنند. این تازه شروع کار است. یعنی جوانی که باید ماموریت ساختن کشور بزرگ ایران اسلامی را به دوش بگیرد و خودش حرکت را آغاز کند، خودش را مسلط و مسلح کند به علم روز و تکنولوژی روز و ایمان خالصانه به وعدههای صادقانه الهی. تلاش نماید تخصص و تعهدی که لازمه مدیریت جهادی است را در وجود خود به عمل بیاورد. به آرامی به حرکت خودش سرعت بدهد و در گام بعد، سرعت را بالا برده تا بتواند به سبقتگرفتن هم فکر کند. در این مسیر، این جوان میشود یکی از نیروهایی که میتواند گرههای کشور را باز کند. جوانی که در گام دوم میخواهد وظیفه به دوش بگیرد، از کلماتی مثل یاس و ناامیدی نمیتواند استفاده بکند.
برای ساختن ایران اسلامی توسط جوانان، یاس و ناامیدی ممنوع است. «نمیشود» و «نمیتوان» ممنوع است. «نگذاشتند» و «نمیگذارند» نیز ممنوع است. جوان در چارچوب گام دوم باید حرکت کند، در مسیر حرکت سرعت و شتاب بگیرد تا بتواند از دیگران سبقت گرفته، وظیفه تاریخی خود در این برهه از زمان را که ساختن ایران اسلامی است به منصه ظهور برساند.
اینجاست که متوجه میشویم مدیریت جهادی یک روی دیگر سکه هم دارد. آن چیست؟ مدیریت جهادی با رویکرد جوانگرایی و جانشینپروری. یعنی برای اینکه مدیریت جهادی محقق شود، همواره باید این دو کنار هم باشند و به خاطر همین است که شما میبینید حضرت آقا در گام دوم، دقیقاً به همین مطلب اشاره میکنند " بیگمان یک مجموعه جوان و دانا و مؤمن و مسلط بر دانستههای اقتصادی در درون دولت، خواهد توانست به این مقاصد برسد. دوران پیش رو باید میدان فعالیت چنین مجموعهای باشد " در جای دیگر میفرمایند این مدیریت جهادی لازمهاش چیست؟ استفاده از نیروهای جوان، دانا، مؤمن. یعنی میگوئیم مدیریت جهادی شرط لازم هست، ولی کافی نیست.
جوان بودن شرط لازم هست، ولی شرط کافی نیست. وقتی که مدیریت جهادی با جوانگرایی و با جوانهایی که این ویژگیها را دارا میباشد توأمان باشد، مسیر هموار میشود. بنابراین نه هر جوانی؛ یکی از بحثهای اساسی در گام دوم، ساختن جوانان متناسب و در تراز این گام دوم است که باید آنها را در این حد پرورش دهیم که بتوانند مسئولیت قبول کنند.
حالا یکی از بحثهای اساسی همین است. ما باید مطالبهگری کنیم. برای عینیتبخشی به گام دوم، چه نهادهایی و چه کارهایی باید انجام بدهند؟ یعنی دولت برای گام دوم، برای جوانگرایی و برای مدیریت جهادی چه کار میخواهد انجام دهد؟ باید معلوم باشد. در اینجا یک نکته ظریفی داخل پرانتز بگویم. ببینید، کشور ما از نظر اسناد بالادستی، قوانین و مقررات، حداقل این را بهعنوان کسی که حقوق خوانده است عرض میکنم، قوانین بینظیری در دنیا دارد؛ یا حداقل بگوییم کمنظیر. از منظر قوانین و تقنین هیچ کمبودی نداریم. اما آنچه که مشکل ما هست، در اجرا و عینیتبخشی به این قوانین است. شما برنامههای چهارم و پنجم توسعه را ببینید. اسناد بالادستی، سیاستهای کلی ابلاغی مقام معظم رهبری را ببینید. چقدر فاصله است مابین اجرا و آنچه که محقق شده با این اسناد بالادستی؟ در واقع، شکاف عمیقی است بین چیزی که دارد اجرا میشود و چیزی که در قوانین بالادستی موجود است. یکی از دلایل اصلی این شکاف، نبود مدیران کارآمد و لایق در نظام اداری کشور بوده است.
یکی از راهکارهای موثر برای حل این مسئله، مطالبهگری قانونی از مسئولان اجرایی کشور است. به نحوی که از هر مقامی، براساس وظایف قانونی مصرح در قانون انتظار داشته باشیم و موفقیت و یا عدم موفقیت آن مدیر را نیز منطبق بر عملکرد و میزان تحقق وظایف قانونیاش ارزیابی کنیم.
ارائه مدل و الگو بسیار مهم است. شما میخواهید در یک نظامی جوانگرایی کنید و گام دوم را عملیاتی کنید. الگو و مدل کاری نیاز است. بسیاری ژاپن را مثال میزنند. میگویند همواره در پشت صندلی مدیران ژاپنی، چندین صندلی دیگر است که مدیران میانسال جوان هم مینشینند. تا اینها به مرور آموزش ببینند و منصب اجرایی مدنظر را تحویل بگیرند.
امروزه، یکی از راههای اثربخش، نقش مطالبهگری رسانهها است. در این کشور رسانهها باید از همه سیستمها مطالبه کنند که مدل و الگوی جوانگرایی شما چیست؟ این جوان با چه شایستگیای میرود بالا؟ با چه روشی این را کشف کردید؟ با چه آیتمهایی انتخاب کردید؟ در یکی از دولتها مدلی ارائه شد به عنوان گروه مشاوران جوان در دستگاههای اجرایی. ولی این الگو ابتر و ناقص رها شد. شاید ایراداتی بر آن وارد بود، اما باید این را کامل میکردیم. باید این الگو را تدوین میکردیم تا مراحلش را طی میکرد. میگفتیم یک جوانی که وارد سیستم میشود، این مراحل رشدش است و این هم نیازمندیهایی است که باید تأمین شود و آموزش لازم را ببیند.
یکی از مهمترین کارهایی که امروزه در مورد گام دوم باید انجام داد این است که دولت میخواهد چهکار کند؟ دولت چگونه میخواهد از این ظرفیت عظیم استفاده کند و نکته مهم دیگری که در مورد عینیتبخشی به این قانون، دستورالعمل یا فرمان گام دوم باید عرض کنم، این است که در این بیانیه، دو نکته از طرف مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) مورد تاکید قرار گرفته است.
اولی عبارت است از مدیریت جهادی در مدیریتها و دومی جوانگرایی و جانشینپروری. آنچه که فکر میکنم همه مدیران و مسئولین و کارگزاران مکلف به آن هستند، این است که به این جوانان امید بدهند و برای آنان آینده خوبی را ترسیم کنند. تا این جوان بتواند خودش را برای روز مبادا آماده کند.
بنابراین، برای این که به این جوانان آرامش دهیم، امید دهیم، آینده روشنی را ترسیم کنیم، حتما میبایست الگوی بهرهبرداری بهینه از این ثروت عظیم خدادادی ارائه شود. به نظر من ثروت این کشور نفت نیست، گاز نیست، منابع معدنی نیست. اینها هم هستند. اما ثروت اصلی منابع انسانی است و جوان متخصص تحصیل کرده است که امروز بهرهوری مناسبی نداشته و از ظرفیت و پتانسیلهای او استفاده لازم برای رشد کشور نمیشود. هرجا میدان به آنها واگذار شده، شاهکار خلق کردند. در جنگ تحمیلی، در عرصه علم و دانش مانند انرژی هستهای، نانو، سلولهای بنیادی و بسیاری از علوم جدید نیز هروقت جوانان کارآمد ورود کردند، به قلههای پیشرفت رسیدیم.
معتقد هستم که برای اجرایی کردن گام دوم، همه مکلف هستیم که ۳ اصل شایستهگزینی، شایستهپروری و شایستهسالاری را همواره الگوی و سرلوحه کار خود قرار دهیم تا بتوانیم برای جوانانمان مسیری باز کنیم و آیندهای را ترسیم نمائیم که به آن امیدوار باشند و برای خود در این آینده یک نقش اساسی ببینند و خودشان را مسلح و مسلط کنند به ابزارهایی که بتوانند در آینده ایران، که آیندهای روشن و پیشرفته و توسعهیافته هست، موثر باشند.
دولت باید مکانیزمی طراحی کند تا بتواند بگوید میخواهم اینطور شایستهگزینی کنم و شایستهپروری را انجام دهم تا در نهایت منجر به شایستهسالاری شود و اینها بتوانند در طول زمان معین تحول ایجاد کنند.
قوه قضائیه هم برای عدالت و مبارزه جدی با فساد که مورد درخواست رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی) است، نیازمند راهاندازی یک تشکیلاتی است که بتواند این جوانان را شایسته گزینش کند، شایسته پرورش دهد و کار را با ضابطه شایستهسالاری به اینها تحویل دهد.
ما دهه چهارم انقلاب را میگفتیم دهه پیشرفت و عدالت. فکر میکنم دهه پنجم انقلاب که درونش هستیم، دهه تحقق تمدن بزرگ ایرانی اسلامی است. برای تحقق این تمدن، همانطور که بیان شد، نیازمند دو عنصر اساسی هستیم، یکی مدیریت جهادی، دیگری مدیریت جوان و رویکرد جوانگرایی و جانشینپروری است.
انتهای پیام /